کجاى «حج» را مى توان یافت که نشان کسى، حادثه اى و خاطره اى نداشته باشد؟ کدام عمل حج است که منقطع از ریشه اى در تاریخ باشد؟ بازشناسى این خاطره ها و یادآورى آن حادثه ها، هر کدام در تقویت ایمان و امیدبخشى به امّت اسلام، نقشى بسزا دارد.
زیارت حج، برداشتن گام بلندى است برفراز چندین هزار سال و شنیدن تاریخ زمان ابراهیم خلیل(علیه السلام) در امروز، و دیدن آثار هزاره هاى پیاپى ایمان و اعتقاد و عشق و ایثار. اگر گروهى به استخوانهاى پوسیده نیاکان و ستونهاى برافراشته کاخها مى بالند و افتخار مى کنند، امّت ابراهیمى، به یادگارهاى بازمانده از عقیده و برخاسته از ایمان و نشأت گرفته از «وحى» مى بالند و به بناى مقدّسى افتخار مى کنند که بانى آن ابراهیم است و کمک کار او اسماعیل، که هر دو از انبیاى بزرگند و شالوده این معبد، براساس عشق به خدا و یکتاپرستى است.
این رنگ خلوص و نشان تقواست که در میان آن همه آثار رنگارنگ و ثابت و متغیّرهاى گوناگون قدیم و جدید، ماندگار شده است.
حج، تنها یادآور تاریخ اسلام و حتى تاریخ ابراهیم خلیل(علیه السلام)نیست، بلکه با تاریخ و سرگذشتِ همه انبیاى توحیدى و کلّ بشریّت، گره خورده است.
حج، یافتن تاریخ در جغرافى است.
حج، تاریخ مجسّم و عینیّت یافته است. حج، تجسّم تاریخ توحید است.
حج، یافتن تاریخ در جغرافى است
حج، تاریخ مجسّم و عینیّت یافته است
حج، تجسّم تاریخ توحید است
زیارت این میعادگاه، مرورى است بر یک تاریخ کهن و سرشار از معرفت و فرهنگ وتعالیم. لیکن این مرور تاریخى و این دیدار پر بار، براى کسى سودمندتر است که با جزئیات تاریخ و حوادث و خاطراتِ نهفته در سنگ سنگ این شهر و گوشه گوشه این منطقه، آشنا باشد. آنچه شوق آفرین و شورافزاست و احساس لطیف و روحانى زائر را بر مى انگیزد، و او را در عالمى
سرشار از نور فرو مى برد، دانستن خاطره ها و رخدادهاست. در این صورت، زائر آنچه را قبلاً «شنیده» بوده، اینک مى بیند وآنچه را آموخته بوده، امروز، عیاناً با آن رو به رو مى شود و دانسته هایش «از علم به عین و از گوش به آغوش» مى آید.
مسلمان زائر، به آیینى معتقد است که نخستین وحى آیات قرآن، در غار حراى همین شهر، بر جان پیامبر نازل شده است.
به پیامبرى ایمان دارد که فرزند همین شهر و زاده همین دیار است و دوران چهل سال زندگى پاک و دور از شرک خویش را در دشت ودره و کوه و کمر همین منطقه سپرى کرده است.
به قرآنى باور دارد که نزول تدریجى آیاتش در همین شهر بوده و عناد مشرکان قریش و ایمان خالصانِ صحابه، در همین شهر بروز مى کرده است.برده داران کافر و ربا خواران خون آشام و سران قبایل، در همین جا به مخالفت با پیامبر برخاستند. جوانان پاکدل، پیروان روشن ضمیر، بلال ها، مصعب ها، عمارها، یاسرها و سمیّه ها در همین شهر، سخت ترین شکنجه ها را تحمل کرده اند.
یادآورى این صحنه هاى تاریخى در فرصتِ حج، سازنده تر و لذت بخش تر است و معنایى دیگر و طعمى شیرین تر در ذائقه زائر دارد.
نویسنده: جواد محدثی